من و تو!!!

ساخت وبلاگ
آترين براي صبحانه نيمرو خواست.

آترين: مامان من كره اش رو آب ميكنم و تو تخم مرغش رو بنداز، چون من تازه دستم رو شستم.

مامان: باشه عزيزم

اومدم تخم مرغ رو بشكنم كه كمي روي گاز ريخت.

مامان: واي! ريخت روي گاز

آترين: فداي سرت، من هم يك بار اومدم تخم مرغ بشكنم همه اش ريخت توي گاز و به خودم گفتم فداي سرت مهم نيست!

من و تو!!!...
ما را در سایت من و تو!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : barbod1387 بازدید : 114 تاريخ : جمعه 3 اسفند 1397 ساعت: 16:36

آترين: مامان اگر تو بميري! البته خداي نكرده .منم ميميرم، ميرم خودكشي ميكنم!

من حاضرم دست ها و پاهام و صورتم رو بدم ولي تو نميري!!!

الهي من قربون توي مهربونم بشم، خدا نكنه تو چيزيت بشه، اميدوارم هميشه سالم و شاد باشي، هميشه دلت آرامش داشته باشه، به من هم زياد فكر نكن دخترم، من رفتني ام، شايد هم خيلي وقته مردم و رفتم و كسي خبر نداره.

قربون شكل ماه تو برم من، تو به جاي من هم زندگي كن، عشق بورز، عاشق شو، بخند و بخندون....

من و تو!!!...
ما را در سایت من و تو!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : barbod1387 بازدید : 116 تاريخ : جمعه 3 اسفند 1397 ساعت: 16:36